سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خوش نیّت گردد، پاداشش فراوان شود، زندگی اش خوش گردد و دوستی اش [بر دیگران [لازم شود . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 86 آبان 11 , ساعت 9:14 عصر
سلام...سلام...

بلدین سر کلاس بشینین؟ آدابشو بلدین؟

پس با من همراه بشین...

1ـ اگه احساس کردین استادتون شما رو دوست نداره،معنیش اینه که اون شغلشو دوست نداره.پس بهتره درکش کنین و با او مدارا کنین.
{توجه داشته باشیم که اگه او نبود،ماها چقدر نادان از دنیا می‌رفتیم.}...(انگار حالا پرفسور شده‌ایم...)

2ـ زندگی اونو با درس نخواندنمون خراب نکنین.

3ـ نگویید:"فهمیدم".(چون معمولا حقیقت نداره).

4ـ مدام به ساعتتون نگاه نکنین.

5ـهی فکر نکنین که اون داره بد درس می‌ده؛شاید این شمایین که بد می‌فهمین.
فکر نکنین از جریمه کردنتون لذت می‌بره؛ممکنه این اخرین راه حل درس دادن او به شما باشه.

6ـ لاستیک اتومبیلش را پنچر نکنین.(آخه ماشینش بی گناهه).

7ـ اگه در درسی نمره‌ی تک گرفتین،پدرتان را نفرستین تا با او زور آزمایی کنه.(قابل توجه برای غیر انتفاعی ها).

8ـ انصافا روز معلم را فراموش نکنین.(این اخرین راه عذر خواهی شما بابت شیطنت های شما در کلاس می‌تونه باشه.).


در هر سمتی که هستین،همیشه به یادش باشین و براش همیشه دعا کنین.
موفق باشین...

چهارشنبه 86 آبان 9 , ساعت 9:32 عصر
سلام...
امشب چقدر حال و هوای وبلاگ‏ها دلگیره؟؟همه جا غم...همه جا آه...همه جا غروب...همه جا نگران...این قیصر چه کرده که با مردنش تازه همه دارن می‏فهمن کی بوده؟چی شده؟مثل خود من!!!
تازه دارم دقت می‏کنم چی گفته؟چی سروده؟همه براش ناراحتن...از رفتنش اندوهگینن...
قیصر!!!خدا رحمتت کندچه کردی با این شعر‏هات؟با این احساس‏هات؟؟؟

قیصر! خدا رحمتت کند...

سه شنبه 86 آبان 8 , ساعت 8:28 صبح
سلام ...سلام...

این دفعه دارم اداب معرفی کردن رو به بچه هام یاد می‏‏دم ...نمی دونم درست دارم می‏گم یا نه؟

هرگز ما نباید دونفری رو که با هم اشنا نیستن،برای مدتی طولانی در کنار یکدیگر تنهاشون بذاریم.باید از قبل اونا رو به هم معرفی کنیم.(و گرنه تا اخر مهمونی هر دوشون فقط هی به سقف نگاه می‏کنن). یادمون باشه که همیشه فرد پایین دست رو (چه از نظر سنی،چه شغلی و ...)به فرد بالادست معرفی می‏کنن.منظور از بالادست‏ها اینا هستن؛

خانمها (در مقابل آقایون)
مسن‏ها (در مقابل جوانان)
رؤسای حکومتی (در مقابل بقیه‏ی افراد)

تذکر: حتی اگه پدرتون نیزبسیار قابل معرفی باشد،هرگز او را به یه دوست جوان معرفی نکنین؛بلکه دوست را به پدرتون معرفی کنین.اینجوری؛«بابا،دوستم حامد رو معرفی می‏کنم».
نه این که بگین:«اقا حامد! پدرمو بهتون معرفی می‏کنم».

اما اگه بر فرض فلانی سیاه پوسته و پدر‏تون به تبعیض نژادی معنقده،از قبل پدرتون رو از رنگ پوستش باخبر کنین.اگر هم بعد پدرتون خواست که دوستتون رو عوض کنین،پدرتون رو عوض کنین.
اگه دوست‏تون کشفی کرده،کشف اونو به پدرتون یادآوری کنین.«اقا فضل الله نژاد رو که کاشف قندشور است به شما معرفی می کنم».
توجه...توجه...«اگه دوست تون هم هیچ کشفی نکرده،نباید بگین:«اقای مجاهد رو که هیچ کشفی نکرده رو بهتون معرفی می‏کنم».
برای معرفی بی نوایی که نام فامیل عجیب و بسیارمشکلی دارد؛کافیه او را با نام کوچکش صدا کنین.مثلا؛به جای این که بگین؛ «بابا؛این دوستم یاسید علی تا فتح قدس و مکه،»میتونین بگین:«بابا اقای فاتح رو معرفی می‏کنم...

پی نوشت:به نظر می‏رسه بدون اینکه خودم بخوام وارد بازی ابجی پشت خطی شده‏ام.از دوستان خوب موجود در اددلیستم که دلم برای همه شون تنگ میشه یادی کنم مثل ..
کلک بهار مهربون...وقار خانم نازنین...پدیسار عزیزم ...ناتاناییل خوش فکر...تلاطم صبای شیطون...پشت خطی خوش زبون ...دیبا خانم...
همین جا ازبقیه می خوام دعوت دوستمون رو اجابت کنن..مثل..

اقای حامد...اقای مجاهد...اقای کمیل...اقای امید...اقای مظاهر...


دوشنبه 86 آبان 7 , ساعت 3:26 عصر
       سلام...
به کیا باید بگیم خدا حافظ؟
به کیا باید بگیم به امید دیدار؟؟

تا حالابهش دقت کرده بودین؟

به امید دیدار رو فقط به کسانی می‏گیم که امید داریم دوباره ببینیمشون.مثل دیدن استادمون،بچه هامون،مامان و بابامون،دوستای نازنینمون(چه مجازی،چه حقیقی)و...مثل دیدن صاحب کارمون(واسه گرفتن حقوق اخر برج‏مون)وخیلی های دیگه...شاید شما هم بدونین.خب اگه یادتون اومد ؛می تونین بگین...
ولی به کیا نباید بگیم به امید دیدار؟؟؟

به مکانیک اتومبیلمون که اتفاقا تعمیر کار بدی هم هست و لوازم دست دوم رو به جای نو قالب می کنه.
کسانی که احتمال زیاد می‏دیم دیگه اونا رو نمی بینیم.
محکومین به اعدام...
صاحب خونه‏مون(اخه اون خودش زودتر میاد به دیدنمون)...
مامور مالیات...
به کارمندای بیمارستان...
به مسوول بخش ای سی یو...
و از همه مهمتر به جناب ابلیس شیطان هنگامی که تازه از بودن با او توبه کردیم...

به این ادما هرگز نباید گفت :به امید دیدار؛بلکه باید گفت خداحافظ.
نظر شما چیه؟شما غیر از اینا کسای دیگه هم به ذهنتون می‏رسه که نباید بهشون بگیم :به امید دیدار!!!!!

به امید دیدار شما‏ها...و موفق باشین...
یکشنبه 86 آبان 6 , ساعت 6:38 صبح
  سلام...

ما ایرانی‏ها معمولا افرادی که دوستشون داریم رو می بوسیم.البته همیشه استثناهایی هم وجود داره.

 فقط دو طرف گونه رو ببوسین.آن هم هوایی.سومین بوسه«دلگی »به حساب می‏آد.(اصولا دست رو بوسی که تو ایام عید متداول شده؛عذاب اورترین کار برای آدما شده.اینجور مواقع سرماخوردگی،تنها نجات دهنده‏ایست که به داد آدم خواهد رسید.)
برای ادای احترام بیشتر می‏توان دست طرف را بوسید.دست استاد،پدر،مادر...ولی مواظب باشین.برای این کار هم قوانینی وجود داره.
_دست اشپزها رو نبوسین.خصوصا اگه ماهی پاک کرده باشه یا سیر و پیاز رو رنده کرده باشه.
_دست ادمای سالخورده ای که زمین گیر شده ان.(زمین گیر شده ها معمولا نمی تونن خودشون دستاشون رو بشورن.)
دست و صورت نوزادی که تازه به دنیا اومده باشه.
توجه...توجه...«اگه سرما خورده‏این و از بینی تان آب می‏چکد،محض رضای خدا دست هیچکس رو نبوسین».


شنبه 86 آبان 5 , ساعت 8:1 صبح
سلام...سلام...سلام...

سابقا در روستاها،همه به همدیگه سلام می کردن.ولی حالا جمعیت کره‏ی زمین اون‏قدر زیاد شده که دیگه وقتی باقی نمی‏مونه تا به همه‏ی مردم سلام کنیم.
مردم از سلام کردن ما خوششون می‏یاد و چون این کار این کار هیچ خرجی بر نمی‏داره،بهتره از سلام کردن دریغ نکنیم.

چگونه سلام کنیم؟

خیلی اسونه.فقط کافیه بگیم:سلام.
میان جوانان و دوستان صمیمی؛ «به به سلام»...
به یه خانم؛«سلام خانم».(بدون این که نامش رو ببریم).
به یه اقا؛«سلام اقا».(بدون این که نامش رو ببریم).
به یه بچه‏ی زشت؛«سلام عزیزم...».(بذارین طفل معصوم فکر کنه خوشگله که دارین بهش سلام می‏کنین».
به یه اسب؛«سلام اقا اسبه».
به ماده اسب؛«سلام مادیان خانم».
به یه دختر ترشیده؛«سلام خانم».(هرگز نگین:«سلام دختر خانم».بذارین خیال کنه که اگه می‏خواست می تونست شوهر کنه...).
در مواقع تجاری یا کاری هم فقط بگین:مثلا(سلام اقای محمدی...).به نام فامیلیش فقط صدا کنین.

مجبور نیستین به اینا سلام کنین؛

1_به آشنایی که در حال زدن صندوق عابر بانک شماس.
2_به فردی که در حال خودکشیه(اول باید نجاتش بدین ؛بعد بهش سلام کنین!).

بچه های کوچولوی من...نباید سلام رو فراموش کنین.سلام باید دم دست باشه...

سه شنبه 86 آبان 1 , ساعت 8:10 صبح
سلام...

داشتم فکر می‌کردم که اگه بنا باشد در همه حال از ادب استفاده کنیم،حتی در هوای ابری و بارانی،بدون تردید لب های زیادی رو پر خنده خواهیم دید.در این حالت کسانی هم که همیشه سرجنگ و دعوا دارن،اروم و مهربون می‌شن.
یه "متشکرم" یه "خواهش می‌کنم" یه "ببخشین" خیلی بیشتر از یه جلیقه‌ی ضد گلوله به درد می خورن.
این درس امروز من به بچه‌های منه.خدا کنه بتونم درست جا بندازم تو ذهنشون.
خودم اینو امتحان کردم؛داره شاهکار می‌کنه.باور ندارین ؟امتحانش کنین...

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ